سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ParsSea

نقد فیلم سی ان ان

    نظر
 محمد عجم:نقد جنگجویان خدا11/6/85
سی.ان.ان پس از مدتها نوید پخش فیلم مستند بن لادن بالاخره  روز سوم شهریور این مستند را پخش کرد.

اما پرسش این است که آیا این فیلم واقعیت را بیان کرده یا نه؟

فیلم جدید در مجموع هیچ چیز تازه ای نسبت به آنچه قبلا بی بی سی و سایر شبکه های جهانی پخش کرده بودند نداشت، بلکه موارد زیادی از حقایقی که قبلا بر ملا شده بود را بطور عمد ناگفته گذاشت و تنها تلاش نمود مساجد را  پناه گاه تروریستها و مسلمانان را تروریست پرور قلمداد نماید و دستهای آلوده آمریکا را از همه گناهانی که در تاسیس و راه اندازی و تدارک و تسلیح  تروریستها مرتکب شده  پاک نماید.

سی ان ان نگفت که در سال 1985  بیت انصار در پیشاور  به یمن کمک های ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا به مرکز و نقطه وصل مامورین سیا و مجاهدین عرب تبدیل شد.در دوره ریگان 20 میلیارد دلار برای نابودی امپراتوری شر (شوروی)  هزینه شد که بخش اعظم آن در پاکستان  به تربیت، آموزش و مسلح سازی افرادی که آمریکا آنها را مبارزان راه آزادی می نامید خرج شد پاکستان از قبل کمک های تسلیحاتی که به مجاهدین می شد به یک زرادخانه منطقه ای تبدیل شد.

موشک های استینگر کارایی خود را با سرنگونی بیش از 90 هواپیمای جنگنده  روسی بخوبی نشان داد و در سال 1989  ارتش آمریکا هزاران گلوله ضد تانک با خرج اورانیوم غنی شده برای پایگاههای پاکستان که در خدمت عرب افغانها بود اختصاص داد .

این نوع گلوله ها بعدا در جنگ  خلیج فارس (1991) علیه عراق نیز  بکار گرفته شد و  تشعشعات آن هزاران معلول در عراق و بیش از 10 هزار بیمار در ارتش آمریکا برجای گذاشت اما  پنتاگون  آگاهانه  این بیماری را بیماری مرموز و ناشناخته اعلام و نام آن را بیماری خلیج فارس گذاشت.

 البته بعدا یک پرفسور آلمانی برای اولین بار پرده از این بیماری برداشت و آن را بیماری ناشی از تشعشعات اورانیوم  بکار رفته در گلوله های ضد تانک  تشخیص داد و بعد از آن هیچ راهی برای پرده‌پوشی باقی نماند و ماموران تحقیق و کارشناسان امر و سرانجام مقامات رسمی اعتراف کردند که  از گلوله هایی با سوخت  اورانیوم برعلیه تانکهای عراقی استفاده شده و حتی بمبی که  10 متر در بتن های  پناهگاه بغداد نفوذ کرده بود بمب  اورانیومی بوده است.

سی ان ان نگفت که بسیاری از همین افرادی که امروزه تروریست های  القاعده نام گرفته اند از سوی رئیس جمهور ریگان و بوش پدر مدال قهرمانی گرفته اند نمونه آن علی محمد یکی از افراد ارتش آمریکا  است که هم اکنون بجرم دلسوزی برای القاعده در آمریکا زندانی است و لقب قهرمانی نیز از وی سلب شده است. او در افغانستان مامور آموزش افراد القاعده بود و به همین دلیل مدال گرفته بود.
  
سی ان ان نگفت که  چرا برژنسکی در سال 1985 گفته بود مجاهدین فرشتگانی هستند که برای پشتیبانی از  آمریکا  در نابودی امپراتوری شر فرستاده شده اند. او همچنین نگفت که  برخی از کسانی که امروزه بازوی القاعده هستند بیشترین حمایت  تسلیحاتی را از آمریکا دریافت می کردند و از جمله موشک های استینگر در آن زمان به آنها تحویل شده بود و بعد از فروپاشی شوروی آمریکا  حاضر شد موشکهای باقی مانده را هر فروند به مبلغ سیصد هزار دلار باز خرید نماید.

ساخت آمریکا

سی ان ان نگفت که بدون حمایت های لجستیکی و پشتیبانی مالی و اطلاعاتی آمریکا القاعده هرگز نمی توانست به تشکیلاتی قدرتمند و بین المللی تبدیل شود.

ویلیام کیسی رییس سیا  شخصا  در سال  1986  یکی از مدیران ISI  را مامور کرد تا داوطلبان نخبه  را از کمپ های آموزشی پاکستان شناسایی و برای آموزش به کمپ پیری  مرکز سری سیا در ورجینیا و در کمپ بروکلین در نیویورک  منتقل سازد  در این  دو کمپ  صدها جوان مصری، پاکستانی،  سعودی،  یمنی،  اردنی و ...  حتی آمریکایی ، اموزشهای ویژه  و حتی آموزش ساخت و استفاده از سلاحهای شیمایی و ش. م. ر . دیدند  و بیشتر آنها پس از آموزش به جلال آباد اعزام می شدند.

تام کیروی یک مامور انگلیسی که به مجاهدین آموزش می داده است  به آبزرور شماره 13  اوت می گوید تمام چیزهایی که ما به آنها آموزش دادیم که علیه شهرهای بزرگ شوروی و علیه شهروندان و  منافع شوروی بکار گیرند هم اکنون آنها علیه  خودمان بکار می گیرند.


 از سال 1982 تا 1990 بیشتر از 30 هزار داوطلب از 25 کشور دنیا وارد پاکستان شدند و پس از طی دوره های لازم  که عموما افسرانی از پاکستان و آمریکا آنها را هدایت می کرد عازم جبهه می شدند در این میان بیت انصار پیشاور و دفتر خدمات رسانی ( MAK ) بن لادن نقش واسطه را انجام می داد. این دفتر نقطه اتصال ماموران سیا و آی سی آ و مجاهدین بود.

این دو سازمان اطلاعاتی آمریکا بهترین دوستان دفتر خدمات رسانی و گروه سلفی بودند. در سال 1985 ترکی فیصل  رئیس کل استخبارات عربستان به همراه کمک قابل توجه مالی و لجستیکی به پیشاور رفت و ضمن ملاقات با بن لادن  کمبودها و نیازمندی های آنها را به مقامات عربستان برای تصویب بودجه کمکی گزارش نمود.
 
بنظر ماموران سیا در آن دوره  بهترین دوستان آمریکا سلفی هستند و نه  ناسیونالیست ها و ملی گراهای مذهبی  زیرا سلفی ها با تمام وجود اعتقاد به نابودی کمونیسم دارند اما ملی گراها فقط می خواهند کشورشان را از سلطه کمونیزم برهانند و بعد از آن  ماموریت خود را خاتمه یافته می دانند. این نوع بینش،  سلفی ها و آمریکایی ها را به قوی ترین متحدین تبدیل کرد.

 موسسات مالی و تجاری بن لادن بزرگترین سودهای تاریخ خود را در دهه 80 میلادی بدلیل حمایت کاخ سفید بدست آورد . بن لادن حتی شریک تجاری بوش پدر و پسر بود.

رابین کوک وزیر در کابینه انگلیس طی مصاحبه ای به گاردین می گوید غرب باید اعتراف کند که مقصر است و در جنایت القاعده  سهیم است دشمنی با بلوک شرق ما را کور کرده بود فقط به ک.تاه مدت فکر کرده بودیم.

برژینسکی می گوید برای ما مهم آزاد سازی اروپای شرقی و فروپاشی شوروی بود با طالبان و القاعده  نیز سر فرصت می شد معامله کرد.

میلت بیردن رئیس سازمان سیا در پاکستان(بین سالهای 1986تا 1989 )  به مجله نیویورکر 24 ژانویه 200 گفته است :" بله ما می دانستیم که برای بن لادن ماهانه بطور متوسط 25 تا 20 میلیون دلار پول از خلیج فارس می رسید او به پول ما نیاز نداشت اما تجهیزات ما برای او کارساز بود .  سیا بطور کامل از فعالیتهای MAK  و دفتر بیت انصار آگاه بود".

رئیس جمهور پاکستان اخیرا در پاسخ به این اتهام آمریکا و انگلیس که" هرجا عملیات تروریستی انجام می شود سرنخ هایی و حلقه وصلی بین آن و پاکستان وجود دارد از انفجارهای  کنیا و تانزانیا  تا نیویورک ،  لندن، مادرید و بمبی ای"  چنین پاسخ داده است: مشکل به زمانی برمی گردد که بین 20 تا 30 هزار جنگجو برای مبارزه با کمونیزم وارد پاکستان شدند و شبکه مساعدت و سازماندهی آنها در پاکستان انجام گرفت  و ما در مسلح کردن و پشتیبانی مالی آنها نقش نداشتیم ( یعنی خود شما آمریکایی ها و انگلیسی ها همه کاره بودید).

 ژنرال طلعت مسعود نیز در توجیه  وجود سرنخ های تروریستی می گوید : ما وارث بقایای و تبعات  دوره جهاد با شوروی  هستیم.

آیا واقعا نحسی امپراتوری شر دامن غرب را هم گرفته است و یا غرب قصاص جنایات و مظالم  خود را می پردازد؟

بن لادن می گوید ما با آمریکا می جنگیم چون حکومت جنایتکاری است  ما بر امپراتوری شر ( شوروی)  پیروز شدیم و به یاری خداوند بر شیطان بزرگ آمریکا نیز پیروز خواهیم شد.

آمریکا و القاعده هر دو به مصادره افتخارات ناشی از فروپاشی شوروی پرداخته اند . هنگامیکه شوروی فرو پاشید آمریکا افتخارات  این پیروزی را بطور تام و تمام از آن خود دانست و پشیزی هم برای مجاهدین و القاعده و دیگران قائل نشد.

در تمام فیلم های سینمایی که راجع به جنگ افغانستان ساخته شد حتی  یک عرب وجود ندارد قهرمانها همگی یا آمریکایی هستند و یا مجاهدین افغان که فقط به عنوان راه بلدهایی البته نادان ، احمق و تند خو ،  کماندو های آمریکایی را راهنمایی می کنند؟ و این کماندو ها هستند که همه جا دشمنان خود را با زرنگی نابود می کنند  و اصلا حتی زخمی هم بر نمی دارند و همیشه پیروز فیلم هستند اگر هم فردی از همراهان کماندوهای آمریکایی کشته می شود همان راه بلد های محلی هستند که بدلیل عدم توجه به فرامین آمریکایی ها کشته می شوند و این مصادره  افتخارات پیروزی و انحصار طلبی آمریکا خود آغاز بروز سوء ظن میان این دو طایفه بود .

پایان ماه عسل آمریکایی ها و افراد بیت انصار

آمریکا تصور می کرد که می تواند از نیروهای القاعده در جهت اهداف خود استفاده نماید و بعد هم کار آنها را تمام خواهد کند اما القاعده دست آمریکایی ها را خواندند.

 پس سهم ما از پیروزی چیست؟ افراد القاعده  هنگام خروج شوروی از افغانستان  به کشورهای خود بازگشتند و در میان توده های مردم از آنها همچون قهرمان استقبال شد اما دولتمردان هیچ سهمی برای آنها قائل نشدند.

در عربستان دولت به درخواست های اسامه بن لادن برای بکارگیری نیروهایش  بجای تفنگداران آمریکا دست رد زد  و 450 هزار تفنگدار آمریکایی را به سرزمین خود راه داد.

غربی ها حاضر نشدند به  آنها  در آزادسازی کویت نقشی بدهند. آمریکایی ها از این به بعد بجای عبارت مبارزان راه آزادی که بیشتر از 10 سال آن را در رسانه های غربی برای نامیدن جنگجویان افغانستان بکار می بردند عبارت نوساز" عربهای افغان"را رایج ساختند.

باقی ماندن تفنگداران آمریکایی ( پس از آزاد سازی کویت)  در عربستان  ناراحتی گروه بن لادن( عرب افغان )  را به همراه داشت   این گروه تهدید کرد که اگر آمریکایی ها از سرزمین وحی بیرون نروند علیه آنها اعلام جنگ خواهد کردنه دولت عربستان و نه آمریکا هیچگونه اهمیتی برای این تهدید ها قائل نشدند.

حتی وقتی  انفجار ظهران 1996 صورت گرفت آمریکایی ها این انفجار را به دیگران نسبت دادند و به هیچ عنوان حاضر نبودند بپذیرند که القاعده حاضر به  انجام خرابکاری علیه آمریکا است اما خود سعودی ها از متهم کردن سایر کشورها امتناع ورزیدند و به گروه بن لادن مظنون شدند.

دولت سعودی ثروت بن لادن را بلوکه کرد و در سال 1994  تابعیت سعودی را از وی سلب نمود. بن لادن در این زمان در سودان بسر می برد و دویست میلیون دلار در آنجا سرمایه گذاری کرده بود.

در سال 1996 بدنبال انفجار در ظهران بن لادن  مجبور شد سودان را به مقصد افغانستان ترک کند او به طالبان که به تازگی کابل را بتصرف در آورده بودند پیوست و به یک تندروی افراطی علی آمریکا تبدیل شد.

سال 1998  انفجار همزمان سفارتخانه های آمریکا در کنیا و تانزانیا روخ داد  اما حتی در این زمان نیز هنوز ماموران سیا و دوستان سابق بیت انصار حاضر نبودند که  دوستان القاعده ای خود را متهم کنند. بلافاصله آنها حزب الله را مسئول شناختند  اما وزارت خارجه آمریکا،  سیا را متهم به بی کفایتی نمود و راسا القاعده را مسئول شناخت.

کسانی مانند سناتور اورین که از دوستان القاعده بود و کنیسترانو که از سال 19984 مسئول پشتیبانی مالی و تدارکاتی برای مجاهدین بود  حاضر به قبول این موضوع نبود که القاعده  دشمن آمریکا است. ولی  سازمان سیا و اف بی ای نیز یک هفته بعد تائید کردند که کار کار القاعده است و القاعده به دشمن آمریکا تبدیل شده است.

دو هفته بعد کلینتون دستور حمله موشکی به مقر القاعده در خوست و یک مرکز صنعتی  در خارطوم را صادر نمود.  کلینتون برخلاف ریگان و بوش پدر  چندان از طالبان و القاعده خوشش نمی آمد و آنها را نیروهای ارتجاعی می دانست که نمی توانند دوستان خوبی برای آمریکا باشند.

اکنون باید دید چه عواملی باعث ظهور چنین گروههای افراطی شده است آیا آمریکا نمی خواهد به  عواملی  که ریشه در سیستم  و عملکرد آن کشور بویژه در خاورمیانه  دارد  اعتراف کند؟

تاریخ درج: 11 شهریور 1385 ساعت 17:07 تاریخ تایید: 11 شهریور 1385 ساعت 17:27 تاریخ به روز رسانی: 11 شهریور 1385 ساعت 21:32

تعطیلی عقل و خرد

    نظر
کاستی‌های عقل عربی در کند و کاو سیاسی
اندیشه‌سیاسی- همشهری آنلاین-  محمد عجم:1385
اندیشه عربی به‌ویژه عقلانیت سیاسی و اجتماعی آن از گذشته های دور از مشکلات  و کاستی‌های متعددی رنج برده واکنون نیز از این امر رنج می برد.

 این کاستی ها از ضعف و نقصان در بینش و کوتاهی در نگرش و راهبرد و وجود غبار در نگاه به جلو  تا عجز کامل در راه رسیدن به توافق پایدار با دیگران بر اساس  رضایت متقابل را شامل می شود که  این وضعیت از زمانهای قدیم  تا کنون بر عقل عربی سایه افکنده است.همین کاستی ها است که گاهی صدام ها  را خلق می کند و گاهی زرقاوی ها را.

دردو قرن گذشته عقل عربی در جهت خلق دانش و هنر دستاوردی نداشته است.پس از جنگ جهانی دوم یک مقام غربی گفته بود عرب ها کتاب نمی خوانند اگر هم بخوانند آنرا نمی فهمند.اما امروز در جهان عرب کتاب به وفور یافت می شود خوانندگانی هم دارد اما اگر از آن درک درستی شود کاربردی مناسبی نمی یابد.

برغم ثروت انبوهی که بسیاری از کشورهای عربی از آن برخوردار شده اند اما هنوز هم  تعداد رقاصه ها از دانشمندان عرب بیشتر هستند. شاید بتوان گفت در قرن 19عقلانیت در کشورهای عربی تعطیل شده بود اما اکنون در قرن بیست و یکم  هم هنوز عقلانیت سیاسی عربی به گونه است که همواره در جا می زند، گویی که جهان همچنان ثابت است و نه به پیش می رود و نه تکامل و تحولی وجود دارد.

تمام فرصت هایی که برای  سیاسیون عرب فراهم شده است  تا خود را حداقل از این گرفتاری هایی که می شناسند و از تنگ نظری های سیاسی  رها سازد  نتیجه ای جز  شکست  به همراه نداشته است.
  
عقل سیاسی عربی از دهه 50 میلادی  ابتدا متوسل به قوم گرایی شد و این قوم گرایی به بزرگ بینی،نژادپرستی و شونیزم ختم شد ودر نتیجه آن احساسات وعواطف موهوم بر خردورزی و واقع گرایی غلبه کرد ودولت وحدت عربی ( سوریه مصر- عراق ) ازهم پاشید.

عقل عربی بجای اینکه از این شکست های پیاپی درس بگیرد و خطاهای فنی و تاکتیکی آن را شناسایی کند و به تقویت خودآگاهی  و خود بیداری بپردازد،مجددا در  دام خود محوری،جانبداری های کورکورانه و برتری پنداری قومی و فکری  گرفتار شد.

ادونیس در کتابش بنام" هویت  کامل نشده " در این مورد می گوید : پدران تمامی رهبران عرب ، پدران بد ، خدایگان کوچک  و جامعه پدر سالارانه  بوده اند.این پدر سالاری فراگیر و خودکامه عامل گرفتاری های فکری و مبداء اساسی در الهام گرفتن برای طغیان و ریشه گیری استبداد در داخل جامعه عربی است و این خدایگان کوچک عامل همه این کاستی های فکری سیاسی هستند که  باید آنرا برطرف نمود.
 
نقد و بررسی نظام طایفی ای و تعصبات قومی در کتاب " نظام طایفه ای از دولت تا قبیله" توسط متفکر عرب برهان غلیون بخوبی کند و کاو شده است و شرح حال  انواع و ریشه های تعصبات عربی بررسی گردیده است.
 
توده های مردم در کشورهای عربی سیاست رابصورت سطحی و  از طریق برخورد  ساده انگارانه باجراید‌ و رسانه های گروهی می فهمندوگمان‌ می  کنند که سیاستمدارهستند. حال اینکه سیاست بسیار پیچیده است و بدون فهم  ابعاد مختلف و ریشه های تاریخی و گوهره و بنیاد هر موضوعی  نمی توان نسبت به آن موضوع قصاوت کرد. به این صورت است که عقل سیاسی عربی گمان می کند عقل کل است و به همه چیز اشراف دارد و بی نیاز از کند و کاو است، در حالیکه او در حقیقت عاجز از درک  کنه  و پایه های مطلب است و روبنا را نگاه می کند. نگاه  سیاسی عربی مانند نگاه خریدار عوام نسبت به یک ساختمان است که فقط به تزئینات توجه دارد و نه به شالوده و پایه های کار.

اگر عقل عربی اعتراف کند که چیزی نمی داند این خود گام بزرگی است تا برای فهم مطلب تحرک و جنب و جوش نماید ( آنکس که  نداند که نداند در جهل مرکب ابد الدهر بماند)  عقل عربی با موضوع سیاست همیشه با شیوه  تحریم ،تکفیر( کافر بینی) و تجریم ( جرم بینی ) و ترس  همراه بوده  است.
 
 این موضوع به این حقیقت اشاره دارد که بحران عقل عربی ، بحرانی است که ریشه های عمیق تاریخی دارد. به تاریخ عرب جاهلی نظری بیفکنید اتحاد براساس قبیله گرایی، دیکتاتوری فردی، انتقام جویی قبیله ای، مجازاتهای بی اندازه افراطی ، جنگ های سی ساله و بیشتر  و .....

در جامعه عربی هرگاه که عقلانیت و خرد ورزی کم رنگ شده ، شناخت و کند و کاو،نقد، همبستگی و آزادی از میان رفته، بدنبال آن کشورهای عربی میدان تاخت و  تازبیگانگان شده است. اگر جهان عرب خود را از این مشکل برهاند و از بخشی از خود خواهی ها بنفع جامعه چشم پوشی کند و از خود ستایی  ها و منیت ها  و از تنگ نظری ها دست بردارد  آنگاه بر بحران های موجود غلبه خواهد کرد  و راه ترقی را خواهد پیمود و سیاست را بومی خواهد کرد.

جامعه عربی باید به جامعه نقد پذیر تبدیل شود و از هورا کشیدن  و احسنت! و بارک الله  گفتن به ارباب کرسی های قدرت دست بردارد و انتقاد سازنده را اساس ترقی قرار دهد.

اختناق و سرکوب اندیشه های و سرکوب  دگر اندیشان نتنها باعث از میان رفتن ایده های  خوب و یا بد آنها نمی شود بلکه  مخفی می شود، متراکم می شود و در زمانی مناسب بصورت انفجاری دهان باز می کند، رسوا شدن عیب های هیج اشکالی  ندارد بلکه به آگاه شدن کمک می کند.

http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=18210


آشنایی با موزههای مشهور جهان

    نظر
میراث‌جهان- همشهری آنلاین- محمد عجم:2/11/86

بیشتر مسافرانی که به رم، لندن، قاهره و پاریس سفر می‌کنند از موزه‌های مشهور این سه شهر بازدید می‌کنند.
موزه واتیکان، بریتیش میوزیوم، متحف مصری قاهره و لوور هرکدام سالانه بیشتر از 5 میلیون بازدید کننده دارند. ورودی هرکدام از این موزه‌ها بین 10 تا 15 یورو است.

1- موزه‌  واتیکان (رم ـ ایتالیا) The Vatican Museum

رم و قاهره جزو معدود شهرهای جهان هستند که از سه هزار سال قبل تا کنون همواره مرکزیت و اهمیت خود را حفظ نموده اند بنا براین در این دو شهر آثاری از دوره های مختلف تمدن می توان یافت. در حالیکه در تمدن ایرانی مرکز و پایتخت ها همواره در حال جابجایی بوده اند روزگاری استخر و پارس، زمانی شوش و در دوره ای شهرهایی دیگر رونق داشته و سپس بکلی از رونق افتاده و حتی قرنها خالی از سکنه شده اند.

موزه‌ واتیکان ساختمانی در داخل کشور واتیکان است که شامل چند مجموعه موزه‌  است و  از بخش های متنوعی تشکیل شده و آثاری را از تمدنهای مختلف در بر دارد بخش اصلی آن از هنر عمومی و تندیس‌ها و پیکره‌های بسیاری تشکیل شده و آثار هنری بسیاری از کلیسای کاتولیک روم را به نمایش گذاشته است. پاپ جولیوس دوم این موزه‌ها را در قرن شانزدهم تأسیس کرد. سالانه از این موزه بیشتر از 5 میلیون نفر بازدید می کنند ورودی برای هر نفر 14 یورو است بخش اصلی درآمد واتیکان از این موزه تامین می شود.

موزه‌ واتیکان معروف به Musei Vaticani اکتبر 2006 پانصدمین سالگرد تأسیس خود را با گشایش دائمی حفاری قبرستان واتیکان جشن گرفت. امروزه مجموعه موزه واتیکان ترکیبی از موزه‌ها و گالری‌های مختلف پاپی هستند که تحت حمایت پاپ کلمنت چهاردهم (1769-1774) و پاپ پیوس ششم (1775-1799) آغاز به کار کردند.

قسمت موزه پروفین لاتران دربرگیرنده تندیس‌های باستانی (به ویژه تابوت‌های سنگی مرمر یک دست) و سنگ نوشته‌هایی از دوران مسیحیت باستانی است. در سال 1910 و دوران پاپی سنت پیوس دهم (1903-1914) گالری سنگ‌شناسی عبری در داخل موزه پیوکریسشن شکل گرفت که دربرگیرنده 137 سنگ نوشته عبری از گورستان‌های باستانی در رم است و بعدها توسط پاپ ژان بیست و سوم (1958-1963) از قصر لاتران به ساختمان داخلی واتیکان منتقل و در سال 1970 افتتاح شد. این موزه همچنین دربرگیرنده مجموعه مختلفی از پرده‌های منقوش و قالیچه‌نماهایی از قرن پانزدهم و هفدهم و همچنین مجموعه‌ای از نقشه‌ها و نقاشی‌های مختلف ایتالیا است.

بخش تاریخی موزه  واتیکان نیز در سال 1973 پایه‌گذاری شد که دربرگیرنده مجموعه‌ای از پرتره‌های پاپی و اشیاء سپاه نظامی پاپی و همچنین اشیایی برای مراسم و تشریفات خاص است که دیگر استفاده نمی‌شود. موزه اتومبیل و کالسکه نیز بخشی از موزه تاریخی واتیکان است.

شهر واتیکان با دو کیلومتر طول و هزار نفر شهروند- کوچکترین کشور مستقل جهان- در سال ???? طبق عهدنامه لاترن (Lateran Treat) تأسیس شد. کشور و یا به عبارت بهتر" شهرک واتیکان"  تقریبا در مرکز شهر رم واقع شده است. این شهر مانند ارگ و یا قلعه توسط دیوارهای مربوط به قرون وسطایی احاطه شده است و ? دروازه دارد.

کشیش ها و پدران روحانی برای چندین قرن مانع هر گونه بروز خلاقیت و هنر بودند آن دوره سیاه تاریخی بنام قرون وسطی یادآور حوادثی مانند دادگاههای تفتیش عقاید، سوزاندن و کشتن بود محاکمه گالیله و سوزاندن جرنوبرنادو نمونه هایی از این رویدادهای سیاه است که بار سنگین آن را برای همیشه واتیکان بردوش دارد اما با ظهور دوره نوگرایی، هنر در همه زمینه بویؤه در نقاشی و ترسیم ، شکوفایی یافت  تعدادی ازمعروفترین هنرمندان و معماران دوره رنسانس ایتالیا برای ساختن بناهای واتیکان توسط پاپ به کار گماشته شده بودند.

مهمترین و حیرت انگیزترین عمارت، تالار اجتماعات کلیسای سنت پیترز است. این عمارت به عنوان مرکز جهانی عبادت کاتولیک های رم بین قرنهای ?? و ?? توسط معماران بزرگی مانند بارمانت، میکل آنژ و جیان لورنزو برنینی طراحی شده است. شهر واتیکان به خودی خود از تاریخ فرهنگی قابل‌توجهی برخوردار است. ساختمان‌هایی چون سینت‌پیتر باسیلیکا و کلیسای سیستین از زیباترین آثار هنری جهان است و آثار ارزشمندی از هنرمندان بزرگ تاریخ رنسانس چون میکل آنژ و بوتیچلی را در خود جای داده است.

کتابخانه واتیکان و بخش های متنوع موزه آن حاوی اطلاعات تاریخی  است که به لحاظ علمی و فرهنگی بسیار ارزشمند است. در سال 1984 سازمان جهانی یونسکو، تمام شهر واتیکان را در فهرست مناطق تاریخی خود ثبت کرد و تنها نمونه‌ای است که در آن کل یک کشور به‌عنوان اثری تاریخی ثبت می‌شود. در موزه واتیکان نیز آثاری از تمدن پارسی وجود دارد. کتیبه ای در مورد فتح مصرتوسط کمبوجیه (525 قبل از میلاد) که به خط هیروگلیف بر روی مجسمه بدون سر متعلق به پسر کاهن بزرگ معبد " سایس " میباشد و در آن چنین حک شده است:

"هنگامیکه کمبوجیه شاه بزرگ و شاه تمام کشورها به مصر آمد, با او مردان بسیاری از کشورهای مختلف بودند. او در این کشور به تمامی مصر به پادشاهی یافت .( مصر علیا و مصر سفلی ) ... سپس پادشاه به معبد سایس رفت و در برابر الهه نیت به خاک افتاد ... او مرا پزشک بزرگ نامید و من به دستور پادشاه, زمین های خوب به کاهنان دادم ,کودکان را غذا دادم ,کارهای سودمند برای تنگدستان و یتیمان انجام دادم و ... .

در این موزه همچنین سه کره جهان مربوط به سالهای 1560 تا 1800 وجود دارد که اگرچه در آنها همچون سایر نقشه های قرون 16 و هفده ، قاره آمریکا و اقیانوسیه  وجود ندارند اما در هر سه کره نقشه ایران با نام پارس و معادل لاتین  خلیج فارس( سینوس پرسی) وجود دارد یک نقشه نیزبرروی چرم به سبک نقشه های باستانی بطلمیوسی وجود دارد که در آن نیز معادل خلیج فارس (سینوس پرسی) وجود دارد یک نقشه بر روی چرم  وجود دارد که کار هنرمند لئوناردو داوینچی است نام ایران را با نام امپراتوری پارس دارد. بجای نام دریای احمر نام" خلیج عربی" با جوهر بسیار کم رنگی نوشته شده  ولی در محل خلیج فارس نوشته ای قابل دیدن نیست و اگر نامی هم نوشته شده در حال حاضر بکلی ناخوانا شده است. اصولا نقشه های فعلی موجود در جهان قدمتی بیشتر از 500 سال ندارند حتی آنهایی که بر اساس نقشه های بطلمیوس و نقشه نگاران باستان ترسیم شده اند مربوط به همین  5 قرن اخیر هستند و اصل هیچیک ازنقشه های منسوب به علمای یونان و رم در اختیار نیست.

امروزه شما قادر هستید حتی کوچه و خانه خود را بر روی نقشه جهان(گوگل ارث) پیدا کنید اما اصولا نقشه ها تا قرن هفدهم  کشورها و حتی قاره های مفقوده دارند و حتی درنظرجغرافی نویسان مسلمان نیز جهان همچون سینی است که انتهای آن سلسله جبال قاف قرار دارد و در پای این رشته کوه، دریای محیط  گسترده است و عالم  نیز فرا تر از 7 دریا و 7 خشکی و  7 آسمان نیست.

هر چند بعضی از آن نقشه ها از نظر هنری بسیار ارزشمند است اما تا چند سال قبل اینگونه نقشه های جغرافیایی در کتابخانه ها نگهداری می شدند. به تازگی تعدادی از موزه ها به اهمیت موضوع پی برده و نسبت به  نمایش نقشه ها نیز اقدام کرده اند. اولین موزه اختصاصی نقشه های جغرافیایی " موزه والترز" در بالتیمور( شیکاکو) است که دیماه امسال با برگزاری جشنواره نقشه و با نمایش 20 هزار نقشه  افتتاح گردید. در این موزه 800 نقشه اصلی وجود دارد. این جشنواره نقشه با کمک "باری ماکلین" بزرگترین دارنده نقشه در جهان( 20 هزار نقشه) و با همکاری بخش تاریخ کارتوگرافی دانشگاه ویسکونسین و موسسه هنر شیکاغو برگزار و تا سه ماه آینده نمایش عمومی ادامه دارد.

تاریخ واتیکان

در سال ???? میلادی با ورود سپاهیان «گاریبالدی» به رم ، حکومت متحد ایتالیا  پاپ را برای واگذاری ابنیه، املاک و دارایی های مربوط به کلیسا شدیداً تحت فشار گذاشت و او در اعتراض خود را در محوطه واتیکان محبوس کرد. این وضعیت تا ?? فوریه ???? میلادی که قرارداد «لاتران» میان «بنیو موسولینی» رئیس دولت وقت ایتالیا و پاپ «پی یازدهم» امضا شد، ادامه یافت. در چارچوب این قرارداد بود که واتیکان به عنوان دولتی مستقل و حاکم بر خود اعلام موجودیت کرد و پاپ نیز متقابلاً دولت ایتالیا را به رسمیت شناخت و پاپ رسما از دخالت در امور حکومت منع شد.

درحال حاضر واتیکان با حدود ??? کشور جهان دارای روابط دیپلماتیک است و حدود ??? کشور جهان نیز دارای سفیر نزد دولت واتیکان هستند. واتیکان همچنین در اکثر سازمانهای بین المللی از جمله سازمان ملل دارای نماینده رسمی به عنوان ناظر و در برخی نیز دارای حق رأی است.

پاپ رهبر واتیکان است و واتیکان به‌عنوان مرکز حکومت مذهبی کلیسای کاتولیک محسوب می‌شود. یک نفر نیز به عنوان فرماندار وظیفه‌ای شبیه یک شهردار و یا مدیر اجرایی را برعهده دارد.

تقریباً کل جمعیت 932 نفری واتیکان از جامعه روحانیت هستند و درون محوطه محصور شده آن زندگی می‌کنند. تمام ساکنان این شهر شامل رجال و مقامات عالی‌رتبه، کشیش‌ها، راهبه‌ها و گارد امنیتی سوییسی، کاتولیگ هستند. در واقع شهر مرکز روحانیت و مذهب رم محسوب می‌شود. علاوه بر آن حدود 3 هزار کارگر در شهر فعالیت دارند که خارج از حصار آن زندگی می‌کنند.

موزه بریتانیا The British Museum

موزه بریتانیا که مجموعه ای از کمیاب ترین گنجینه های تاریخ بشر در آن جای دارد به تنهایی بیشترین تعداد بازدیدکنندگان را به خود اختصاص داده است.  این موزه در سال 1753 با نمایش  مجموعه اشیاء باستانی آقای سلوان تاسیس شد و تا کنون همواره در حال توسعه و افزایش جذابیتهای آن بوده است. امروزه موزه بریتیش بزرگترین موزه جهان است  که فضای نمایشی آن مساحتی در حدود 75 هزار متر مربع و یکصد گالری  جمعا به طول 2.3 کیلومتر  را در برمی گیرد. شایان ذکر است که مجسمه های عظیم مرمرین الجین (Elgin Marbles) که از روی دیوارهای معبد پارتنون در یونان به بریتانیا آورده شده و بازگرداندن آن مدت دویست سال است که موضوع بحث و جدل دولتهای بریتانیا و یونان است، در این موزه نگهداری و به معرض تماشا گذاشته می شود.

همچنین قطعاتی متعلق به برخی از عجایب هفتگانه دوران باستان: اسب مرمرینی از مقبره ماسول و بخشی از یکی از ستونهای معبد آرتمیس در یونان باستان و نمونه های اعجاب برانگیز دیگری از ساخته های دست بشر بویژه از تمدن مصر در این موزه قراردارد.

اقلامی چون حمام سنگی به دست آمده از شهر باستانی"عور"، پایتخت سومر و به گفته ای نخستین شهر بزرگ تاریخ، بقایای انسان "لیندو" (Lindow Man) که حدود ???? سال پس از قربانی شدن در مراسمی مذهبی، از درون مرداب بیرون کشیده شد و همچنین کتیبه رشید (Rosseta Stone) که مبنای ترجمه خط تصویری مصریان قرار گرفت. این موزه 13 میلیون قطعه اشیاء باستانی را از همه تمدنهای مهم جهان بویژه تمدن یونان،مصر،بین النهرین، پارس، هندوچین را دربردارد. مجسمه  شیرهای بالدار عظیم که متعلق به تمدن دجله و فرات  است و مجسمه های فرعونی متعلق به تمدن رود نیل و ستونهایی از تخت جمشید و دهها قطعه اثر از دوران باستان و دوران اسلامی ایران از جمله آثار این موزه است.
در سالهای 1800 تا 1850صدها اثر بی نظیر از ساحل رود نیل جمع آوری و با کشتی به موزه لندن منتقل شده است. شاید بسیاری از مردم جهان از ویژگی منحصر به فرد تمدن مصر بی اطلاع باشند و آن اینکه در سرزمین پهناور مصر،  باران نمی بارد و یا بندرت آنهم در سواحل مدیترانه ای باران می آید بنا براین تمدن مصر ناگزیر تنها در حاشیه و امتداد رود نیل شکل گرفته است و این موضوع باعث دسترسی آسان بیگانگان به  تمدن مصری بوده است.

گالری شماره 4  موزه بریتیش به آثار تمدن مصر اختصاص دارد که در آن 110 هزار شی از تمدن فرعونی به نمایش گذاشته شده است. گالری  شماره 18 مربوط به  تمدن یونان – رم یکصد هزار قطعه را در برمی گیرد. گالری شماره 7 اشیا تمدن بین النهرین 290 هزار قطعه را دربرمی گیرد که مربوط به تمدن آشوری – بابلیون سومری و پارسی است. لوحه  حقوق بشر کوروش ( Cyrus Cylinder ) در این گالری  نگهداری می شود. بخش تمدن جمشیدیان(The Achaemenid) گالری  تمدن پرشیا – و عربیا 13 هزار قطعه  و تمدن اسلامی 40 هزار قطعه اشیا ء را در بر دارد.

موزه مصر – قاهره the Egyptian Museum

این موزه بیشتر به عرصه 150 هزار اثر مربوط به تمدن رود نیل اختصاص دارد که 136 هزار قطعه آن به تمدن فراعنه مربوط می شود.این موزه در سال 1858 تاسیس شده و در سال 1906 به ساختمان دو طبقه فعلی منتقل شده است. اما دولت مصر قصد دارد ساختمان عظیمی را با استفاده از کمک های بین المللی برای این موزه بنا کند. مصر سال 2002 موفق شد ساختمان کتابخانه عظیم اسکندریه را که تما ما با جذب کمک ها و مساعدتهای خارجی بنا شده بود را افتتاح نماید. تمدن مصر تنها تمدن قدیمی است که آثار آن دست نخورده به بشر امروزه رسیده است علت این امر به دو عامل برمی گردد. یکی اینکه مردگان مصری تمامی اشیاء قابل حمل وابزارهای خود را به ارث می بردند وآنها را همراه مردگان دفن می کردند حتی بگونه ای آنها را دفن می کردند که هرگزدزدان به آن دست پیدا نکنند.

وم اینکه در مصرباران بندرت می بارد و آثار تمدنی تخریب نمی شود ازتفاوت شدید سرما و گرمای (که عوامل مهم تخریب بناها هستند)  همانند آنچه در فلات ایران وجود دارد نیز خبری نیست.  بطور مثال قبر فرعون توتآن خامون وقتی کشف شد 3500 شی و وسائل زندگی وی بدون کوچکترین آسیب دیدگی بگونه ای که گویی تنها چند ماه از دفن آنها گذشته است یافت شدند. ماسک یا اسکلت طلایی این فرعون که روی جنازه اش کشیده شده بود گرانترین اثری است که تا کنون در جهان کشف شده است. آن هنگامیکه حکام کشورهای اسلامی هیچ ارزشی برای آثار باستانی قائل نبودند اروپائیان با دقت و حوصله این آثار را به همراه خود بردند.

در سال  1855 فردی بنام  ماکسملیان النمسوى از عباس پاشاحاکم مصردرخواست نمود که به او تعدادی از این آثار را بدهد و عباس پاشا(پادشاه) تمامی اشیاء باستانی موجود را به وی بخشید. کم کم پای دیگرعتیقه فروشان اروپایی به مصر باز شد و هزاران قطعه بی نظیر از مصر به فرانسه و لندن منتقل گردید. موزه قاهره دربرگیرنده بزرگترین مجموعه افراد مومیایی شده است.  اسکلت مومیایی 27 فرعون بخشی از مومیایی هایی  است که در این موزه نگهداری می شود. در طبقه همکف این موزه کتابخانه ای ویژه کتابهای مصر شناسی وجود دارد حدود 4 هزارجلد کتاب که مصر شناسان سراسر جهان تا کنون نوشته اند در اینجا نگهداری می شود.

در موزه قاهره چند اثر پارسی نیز وجود دارد.

در کاخ هاى تخت جمشید و شوش نیز نشانه هنر حجاران مصرى را به آسانى ردیابى مى توان کرد در ساختمان قصر(کی سر) تخت جمشید و شوش نشانه هنر آنها را در این دو پایتخت هخامنشیان به وضوح مى توان ردیابى کرد. پیکره سنگی داریوش که اکنون در موزه ملی ایران است در مصر توسط حجاران هنرمند مصرى ساخته شده و به شوش حمل شده و در دروازه شهر  نصب گردیده بود.

اخیراً نیز یک قلاب مفرغى همراه با کتیبه اى به نام «خشایارشا» در مصر کشف شد که بنابر نوشته روى این شىء، آن را جهت نگهدارى جایگاه مجسمه یا بخشى از مبلمان مقدسى که شاه هخامنشى به یک معبد مصرى هدیه کرده بود، به کار مى بردند.
در معبد «کارناک» نیز چند قطعه سنگ مربوط به هخامنشیان( جمشیدیان) شناخته شده که نشانه احترام و تقدیس شاه هخامنشى به معابد مصرى است.

مجموعه کتیبه هاى هیروگلیف یافت شده در وادى «حمامات» منسوب به «اتى ى وهى» ـ Ethiavahi که در زمان سلطنت داریوش اول ـ خشایارشا ـ و اردشیر اول، در سالهاى ??? ـ ??? پ. م نوشته شده، اسناد معتبرى از تعامل و تفاهم ایران و مصر است. در این اسناد «خشایارشا» همچون «ارباب دو کشور» مورد خطاب واقع شده است [شاه دو کشور، پسر رع (خداى مصرى) صاحب دیهیم ها که جاودان زنده بماناد]. این همان عبارتى است که بر روى چند گلدان سنگى یافت شده در پرسپولیس و شوش نیز آمده است.

در اواخر سده ششم پ. م  داریوش دستور حفر ترعه میان نیل و دریاى سرخ را مى دهد و به یادبود این کار عظیم و مهم یک لوحه سنگى به چهار خط و زبان (میخى فارسى باستان ـ عیلامى ـ بابلى و مصرى) در نزدیکى ترعه به یادگار مى گذارد.

این لوحه در سال???? میلادى ضمن حفر کانال سوئز( سوس)کنونى در محلى به نام «شلوف الترابه» در ?? کیلومترى کانال و با فاصله کمى از ترعه سوئز کشف شد.

روى این لوحه سنگى نقش دو نفر حجارى شده و در وسط نام داریوش حک شده است. در طرف راست لوحه دو کتیبه همچون اکثر کتیبه هاى هخامنشى به سه زبان و خط فارسى باستان ? سطر ـ عیلامى ? سطر ـ بابلى سه سطر نقش گردیده است. کتیبه دوم حاوى اطلاعاتى در مورد حفر کانال با متن فارسى باستان در ?? سطر و زیر آن عیلامى که تنها  ? سطر آن بیشتر باقى نمانده و بقیه با متن بابلى که شاید زیر خط عیلامى بوده، از بین رفته است. طرف دیگر لوح کتیبه مفصل ترى به خط و زبان مصرى (هیروگلیف) . ترجمه مطالب مندرج در لوحه به شرح زیر است:

[بند اول: خداى بزرگ است اهورا مزدا که این سرزمین را آفرید ،که آسمان را آفرید، که انسان را آفرید، که شادمانى را به بشر داد. داریوش را به شاهى برگزید.داریوش را شاه سرزمینى کرد که پهناور است و اسبان و مردان خوب دارد.

بند دوم:منم داریوش شاه، شاه شاهان، شاه کشورهایى که از تمام نژادها مسکون است. شاه این سرزمین پهناور تا آن دوردست ها، پسر ویشتاسپ هخامنشى ( جمشیدی).
بند سوم:من پارسى هستم. به همراهى پارسیان مصر را فتح کردم. فرمان دادم این آبراهه را حفر کنند. از «پى رو» نیل که از مصر جارى است تا دریایى که از پارس بدان روند.این ترعه کنده شد، چنانکه فرمان داده بودم و کشتى ها از مصر به وسیله این راه آبى به سوى پارس روانه شدند، کتیبه دوم فقط حاوى بند اول و دوم متن فوق الذکر است و فقط تفاوت هاى اندکى دارد.

هنگامیکه این نگارنده از موزه قاهره بازدید نمود در طبقه دوم موزه یک سنگ نوشته میخی پارسی وجود داشت بدون هیچگونه ترجمه تنها نوشته شده بود سنگ نوشته مربوط به داریوش ، این سنگ نوشته که سنگ خارا نارنجی  است بخش اصلی نوشته های خط میخی آن بکلی از میان رفته بود. گمان می کنم این سنگ نوشته میخی تا کنون ترجمه نشده است. در طبقه اول موزه یک نقشه بزرگ مربوط به 1906 در محل پلکان راهرو بطرف طبقه دوم موزه نصب شده که در آن خلیج فارس وجود دارد. در کتابخانه اسکندریه نیز یک نقشه رنگی منحصر به فرد منضم به یک کتاب مربوط به 200 سال قبل قرار دارد که نقشه خلیج فارس را با نام اصلی و با جوهر زعفرانی ترسیم کرده است. این کتاب و نقشه آن  ثبت آثار جهانی یونسکو شده است.

«على سامى» در کتاب خود «تمدن هخامنشى» مى نویسد که جمعاً ??? اثر ایرانى و هخامنشى به خط مصرى (هیروگلیف) و «دموتیک ـ Demotique، خط دیوانى و ادارى مصریان قدیم بر روى سنگ و لوح و مهر ومهره و ظروف سنگى و فلزى تاکنون کشف شده که بیشترین آنها مربوط به زمان داریوش اول و خشایارشاه است.

موزه لوور

در سال 1794، موزه لوور فرانسه که از اوت 1794 به روی مردم باز شده بود ،عمومی اعلام گردید. این موزه در ردیف موزه واتیکان و بریتیش میوزیوم  و در نوع خود از مهمترین موزه های جهان بشمار می رود. ساختمان این موزه قبل از انقلاب کبیر فرانسه یکی از کاخ‌های سلطنتی بود،که در آن آثار باارزش هنری نگهداری می‌شد(به عنوان موزه سلطنتی) پس از انقلاب کبیر،در سال 1789 موزه و آثار موجود به مردم فرانسه اهدا شد و در سال 1793 تبدیل به موزه ملی فرانسه شد.

در مجموعه‌های مختلف این موزه آثاری از دوران پیش از تاریخ تا کنون نگهداری می‌شود، می‌توان گفت معروف‌ترین آثار هنری و تاریخی جهان را در این موزه نگهداری می‌کنند. از قبیل" مونالیزا" (لئوناردو داوینچی)، شام آخر (لئوناردو داوینچی)، مریم صخره‌ها (لئوناردو داوینچی)، لوح حمورابی، گاو بالدارآشوری، لوح پیروزی نارام سین، نقش برجسته‌های آشوری، ظروف گلی آشوری ، بخش های قابل توجهی از تخت جمشید، بز بالدار طلایی(هخامنشی) ، کاتب نشسته (سقاره-مصر) بخشی از موزه لوور به آثار اسلامی اختصاص دارد که بیشتر آثار آن متعلق به ایران و عثمانی است.

حمله "ناپلئون بناپارت"به مصر در سال 1791 سبب بروز تحول تازه ای در روابط شرق و غرب شد. سفر هیأت بزرگی از دانشمندان فرانسوی به همراه سپاه ناپلئون به مصر، مطالعه درباره باستان شناسی مصر آغاز شد، و در پی آن "انجمن مصر شناسی فرانسه" در سال 1798 در قاهره تأسیس شد و مصر، دروازه شناخت شرق باستان تلقی گردید.

موزه لوور با کشور امارات عربی متحده قرارداد همکاری دارد و قرار است ابوظبی با صرف یک میلیارد دلار شعبه موزه لوور در ابوظبی را افتتاح نماید. ابوظبی تلاش می‌کند این شهر را به مرکز فرهنگی اسلامی عربی تبدیل نماید و در این هدف میلیاردها دلار تا کنون هزینه نموده است اما مصر این تلاش‌ها را بیهوده می‌داند و معتقد است مرکزیت فرهنگی قاهره با این سرمایه‌گذاری‌ها لطمه می‌بیند.

 

http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=44185

 


نامهای سرزمین ایران

    نظر
http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=18210

مطالب مرتبط
خط فارسی؛ هنرمند مغربی را مشهور کرد تشدید فعالیت القاعده درمغرب اسلامی سکولاریسم در خاورمیانه زورآزمایی آمریکا و شبکه القاعده ملاحظاتی درباره مدرنیته ایرانی سه قرن پر هیاهو عدالت به‌مثابه دیالوگ تلفیق علم و عمل فوکو، قدرت و رسانه حد و مرز بلند پروازی‌های دبی داستان پر پیچ و خم فلسفه در ایران عقل در مقام دین افق‌های جدید مذهب اروپایی فردگرایی یا جمع‌گرایی؟ نبردی دیگر از زنجیره نبردهای آفریقا اهمیت زبان فارسی در عصر دهکده جهانی آشنایی با نام‌های سرزمین ایران 11سپتامبر از نگاه توطئه و نقش رسانه آشنایی با جبل الطارق مفاهیم: کارتوگرافی چیست؟ قایق های مرگ و کنفرانس مهاجرت بن لادن و بی اطلاعی آمریکائی‌ها در گزارش اشپیگل نقش ایرانیان در تمدن اسلامى اندلس آنچه سی.ان.ان پنهان کرد در پرتو خرد حمایت صهیونیسم مسیحی آمریکا از تجاوز اسرائیل سیاست، دین و نفع جمعی تأملی در مدرنیته ایرانی
بحران هویت در حاشیه جنوبی خلیج فارس

خلیج‌فارس - همشهری آنلاین- محمد عجم:
بارها شنیده ایم افرادی در کشورهای عربی از طبقات مختلف اجتماعی و حتی روشنفکرانی که با ایران ضدیت دارند از اصالت صحت و جایگاه تاریخی و حقوقی نام خلیج فارس سخن گفته و بر آن تاکید کرده اند.

در کشورهای عربی شمال آفریقا حتی نویسندگانی هستند که در دفاع از نام خلیج فارس مطالبی منتشر کرده و همزبانان خود را که در جهت تغییر این نام تاریخی سرمایه گذاری می کنند بشدت سرزنش کرده انده.

آنها متذکر شده اند که مشکل خلیج نام فارسی آن نیست بلکه مشکلات متعدد دیگری دارد که اعراب و همسایه تاریخی شمالی آنان باید با همبستگی به رفع آنها بپردازند.یکی از این نویسندگان نوشته است کشورهای عربی خلیج فارس تا یک قرن قبل در همه چیز به سواحل ایرانی وابسته بودند از آرد و نان گرفته تاآجیل و خشکبار ، هیچ خانه ای بدون کالای ایرانی نبود بسیاری از بومیان قرون گذشته در کویت و امارات یا ایرانیان بندری و یا عربهای ایرانی (هوله ) بوده اند. بنابر این مشکلی میان توده های مردم در دو سوی خلیج وجود ندارد.

اما مشکل در میان عده ای معدود از سیاسیون و دولتمردان و صاحبان سرمایه های نفتی است که رشوه های نفتی می دهند. هیچ موسسه و سازمان معتبر غربی حاضر نیست اصالت نام خلیج فارس را زیر سوال ببرد مگر اینکه پول خیلی سنگینی دریافت کرده باشد.

در بیست سال گذشته مقالات و کتابهایی که در دفاع از تغییر نام خلیج فارس در همین کشورهای جدید تاسیس، منتشر شده بر سه موضوع استوار است

1- تاریخ نگار رومی قرن اول میلادی پلینی در کتاب خود این دریا را خلیج عربی گفته است

2- کارستن نیبور 1762 نوشته است که سواحل خلیج فارس تابع دولت ایران نمی باشد؟!.

3- رودریک اوون در کتاب حبابهای طلایی در خلیج عربی نوشته است همه نقشه هایی که دیده ام خلیج فارس ثبت کرده اند اما من با زندگی در بحرین فهمیدم که ساکنان دو سوی این دریا عرب هستند پس ادب حکم می کند که این دریا را خلیج عربی بنامیم.
4- کشورهای عربی بیشتر از ایران هستند

نویسنده کتاب خلیج فارس نامی کهن تر از تاریخ مفصل به این شبهه ها پاسخ داده است. در اینجا قصد ورود به این مبحث نیست ولی بطور نمونه مورد 1- دروغ محض است چون پلینی در کتابش در دو مبحث جداگانه از دو خلیج یکی با نام خلیج عرب و دیگری خلیج فارس نام برده که خلیج عرب همان خلیج عربه (عقبه ) است که گاهی به دریای سرخ نیز اطلاق شده است اما او در مورد خلیج فارس نیز شرح مفصلی دارد و با توجه به خطا هایی که در ضبط نام های جغرافیایی نشان داده بنظر می رسد وی شخصا به این دریا ها سفر نکرده بود در حالیکه افرادی مانند نیارخوس سردار اسکندر و افراد متعدد دیگری که سراسر خلیج فارس را پیموده اند بدقت سواحل و مردمان را شرح داده اند آنها حتی ساکنان اومانا ( عمان ) و شهرهایی در داخل شبه جزیره عربی را فارس و ایرانی نامیده اند .

2- کارستن نیبور در سال 1762 دقیق ترین نفشه تا آن زمان را با نام نقشه خلیج فارس ترسیم کرده و حتی جزایر سه گانه را برای اولین بار در نقشه های جغرافیایی ترسیم و بنام ایران ثبت کرده است.

3- رودریک اوون نماینده دولت استعماری بریتانیا و عامل ام ای 5 در بحرین بوده و کتابش را بعد از ملی شدن نفت و قطع روابط ایران و انگلیس نوشته و فاقد ارزش علمی است ضمن اینکه سازمان ( کنفرانس) یکسان سازی نامهای جغرافیایی سازمان ملل کمیته UNGEGN قطعنامه های متعددی دارد که تغییر نامهای جغرافیایی (دریایی مشترک) برسمیت شناخته شده را محکوم می کند و حتی وجود چند نقشه و یا کتاب دلیلی بر تغییر نام نیست کما اینکه در 25 نقشه قرون گذشته بجای دریای عمان و بحر عرب نام دریای پرسی PERSIAN SEA بکار رفته ولی ایران هرگز این نقشه ها را بهانه ای برای تغییر نام دریای عرب قرار نداده یا برای دریای خزر 40 نام مختلف در کتب و نقشه های متعددی از 2000 سال قبل بکار رفته و یا اقیانوس هند دهها کشور و ملیت غیر هندی وجود دارند این دلیل علمی و پذیرفته ای نیست.

بدیهی است که اندک نقشه و یا نوشته بنفع خلیج عربی در مقابل 3 هزار نقشه، سند و نوشته تاریخی و حقوقی در تائید اصالت نام خلیج فارس، ارزش علمی نداشته و به عنوان خطای و اشتباه نویسنده تلقی می شود کما اینکه دو نفر از جعرافیانویسان قرون وسطی دریای خزر را خلیج فارس نامیده اند!

4- پاسخ ادعای چهارم را می توان در متن کامل مصاحبه آقای مجدی عمر معاون اول سابق شورای دفاع ملی مصر که مجله الاهرام درشماره 219- 21/6/ 2001چاپ نموده است یافت :
" نسل من بخاطر دارد که ما در ایام مدرسه در همه کتب و نقشه ها با لفظ خلیج فارس سر و کار داشتیم ولی بعد از مدتی به آن خلیج عربی اطلاق کردیم. این غیر منطقی، رذالت و پستی است. این که چند کشور عربی در اطراف آن باشند دلیل نمی شود که نامی تاریخی را تغییر دهیم، حال برای اینکه خود را از این مخمصه نجات دهیم فقط آنرا خلیج می نامیم ، کدام خلیج؟! مگر خلیج بدون نام هم می شود".

در کتاب " تطویر العلاقات المصریه الایرانیه" مجموعه نویسندگان ، چاپ موسسه مطالعات سیاسی و استراتژیک الاهرام 2002 .قاهره در ص 190 به نقل از آقای پرفسوردکتر عبد المنعم سعید رئیس مرکز تحقیقات سیاسی و استراتژیک الاهرام و نویسنده شرق اوسط چنین آمده است :
" به صراحت تمام بگویم هیچ مدرک و سند تاریخی ندیدم که نام خلیج فارس را بتوان مستند بر آن تغییر داد. تمام نقشه ها و کتب تاریخی و حتی بعضی از سخنرانیهای ناصر و رهبران انقلاب از خلیج فارس صحبت شده است.

بحران هویت
بعضی از روشنفکران و نویسندگان عرب ضمن نگرانی اظهار می دارند که از کشورهای عربی خلیج تنها نام عربی باقی مانده است. سنت های عربی و رسوم محلی بکلی از میان رفته است نشریه «المجلة» در شماره 4/10/2006 طی مقاله ای با عنوان بمب در حال انفجار مفصل به این موضوع پرداخته است. تلویزیون الجزیره در برنامه رودرو نیز با پرداختن به این موضوع از بحران های اجتماعی و مظاهر فساد و فحشا و جنایت در کشورهای عربی سخن گفته و اینکه به تعداد هر تلویزیون خبری و عمومی حداقل 10 شبکه تلویزیونی ویژه رقص و آواز عربی وجود دارد.

فهمی هویدی، نویسنده مشهور عرب در مقاله ای در شرق الاوسط که بسیار مورد توجه رسانه های عربی قرار گرفت در همین رابط چنین نوشته است : " چند روز در امارات بودم و متوجه شدم که فقط با تعداد اندکی از نزدیکانم می توانم عربی صحبت کنم و نگرانی من زمانی جدی شد که بر اطلاعاتم افزودند و گفتند در مدارس و دانشگاهها نیز زبان عربی در حال از میان رفتن است و فقط دروس در حد صرف و نحو به عربی ارائه می شود.

و شنیدم که مکاتبات رسمی نیز با انگلیسی در ادارات انجام می شود این فقط مشکل امارات نیست بلکه به استثنای عربستان سعودی همه کشورهای ساحل عربی خلیج فارس را در بر می گیرد. این همان مطلب ابن خلدون است که می گوید ملت مغلوب از فرهنگ ملت غالب پیروی می کند.

افراد غیر بومی امروزه بین 70 و80درصد جمعیت کشورهای عربی خلیج فارس را تشکیل می دهد این نسبت در دبی بیشتر از 90درصد است و این یک بمب در حال انفجار در منطقه است.

هندی ها 60درصد کارگران این کشورها را تشکیل می دهند.30 درصد پروژه های عمرانی دبی در اختیار هندی ها است. روزانه 16 پرواز بین هند و امارات برقرار است. حقوق بین الملل و سازمانهای حقوق بشری مرتب برای این مهاجرین حقوق و امتیازاتی قائل می شوند تصور بکنید چه چیزی از عروبت و فرهنگ عربی در خلیج می ماند !!. هویت و امنیت خلیج در خطر است خطر نفوذ شرکتها ی غربی و حضور غربی ها نیز کمتر از هندی ها و آسیایی ها نیست.

جالب تر از این مقاله، اظهار نظرهای فراوان خوانندگان است که در ذیل مقاله آمده است :
عبدالرحمن یوسف ( روزنامه نگار)، «مصر»، 13/12/2006 نوشته است :با این وضع موجود در منطقه خلیج (فارس) مبالغه نیست اگر بگویم که کشورهایمان و فرهنگمان و زبانمان از روی نقشه جغرافیا حذف خواهد شد.

راشد عبدالله المهیری، «الامارت العربیة المتحدة»، می نویسد : من شخصا در دبی احساس آرامش ندارم از دست این اجانب و فرهنگشان به دشت و صحرا می زنم کشور در حال انفجار است.

نـائل حسن، «المملکة العربیة السعودیة»:من یک عرب ساکن سعودی هستم.هیچ رغبتی برای سفر به امارات متحده عربی ندارم 20 سال قبل به آنجا سفر کردم و اخیرا نیز سفری داشتم در آنجا عربی ندیدم اگر بخواهم هندی ها را ببینم بهتر است به هند بروم چرا به امارات بروم چه ارزشی دارد به کشور عربی بروم که در آن عرب نباشد ( لأننی لو کنت أنوی الإختلاط بالهنود لذهبت إلى الهند بدلا ً من الذهاب إلى دبی... فعلا ً ما قیمة أن تذهب إلى بلد عربی لا عرب فیـه. )

د. احمد بشارة - کویت، 13/12/2006 :متاسفانه در منطقه تعصبات قومی و جاهلی شدید است چه اشکالی دارد که مردمانی مانند ایرانی ها و هندی ها که از قدیم در منطقه بوده اند در عمران منطقه شریک باشند چرا حساسیت ها بطرف شرکتهای غربی نیست تا اوایل نیمه دوم قرن گذشته ایران و هند قبل از عرب در خلیج فارس حضور داشتند.

منطقه علاوه بر منازعات و بحرانهای سیاسی از بحرانهای متعددی اجتماعی نیز رنج می برد که بخشی از آن ریشه در استعمار دارد اما بخش دیگری در سوء تفاهم های فرهنگی و تاریخی و تعصاب طایفه ای و قبیله ای است. غربی جهان عرب را دنیایی پر از تناقض و تضاد های سیاسی و اجتماعی می بینند جائیکه از یک طرف تامین کننده سوخت صنعت غرب است از سوی دیگرتامین کننده سوخت بمب های انفجاری مکانی که بیشترین درآمد سرانه جهان را دارا است ولی بیشترین تعداد بیسواد را نیز در خود جای داده است.

در چنین شرایطی بعضی از حکومت مداران و صاحبان صنایع بجای راه حل اساسی برای مشکلات جدی و فوری منطقه،به فکر تغییر نام هستند و بجای ساختن زیر بنا ی فرهنگی به ظواهر امر اهمیت می دهند.

با این بحران هویتی که کشورهای عربی منطقه را تهدید می کنند و تقریبا 3 ملیون بومیان کشورهای امارات – قطر – بحرین – عمان و کویت از نظر فرهنگی وضعیت بومیان استرالیا و نیوزلند را پیدا می کنند تغییر نام نمی تواند هویت و فرهنگ از دست رفته را باز آورد باید راههای علمی تر منطقی تر را برای این مشکل اساسی پیدا کرد.

تاریخ درج: 8 دی 1385 ساعت 18:14



مطالب مرتبط
انتقاد از سیاست‌های کاخ سفید در خاورمیانه حد و مرز بلند پروازی‌های دبی آزمونی برای رهبران منطقه نشست شورای همکاری خلیج فارس با حضور رایس جعل تاریخ با تطمیع در موزه لوور اعتراض حسینی به حذف نام خلیج فارس از نقشه راهنمای موزه لوور وضعیت ناخوش خوش نشین‌های دبی اهمیت زبان فارسی در عصر دهکده جهانی آشنایی با نام‌های سرزمین ایران 11سپتامبر از نگاه توطئه و نقش رسانه آشنایی با جبل الطارق تغییر با تداوم رویکرد پایان شانزدهمین همایش بین المللی خلیج فارس مفاهیم: کارتوگرافی چیست؟ قایق های مرگ و کنفرانس مهاجرت شانزدهمین همایش بین المللی خلیج فارس واکنش سخنگوی وزارت خارجه به اظهارات برخی مقامات منطقه بن لادن و بی اطلاعی آمریکائی‌ها در گزارش اشپیگل افق مه‌آلود در پهناب بزرگ جنوب نقش ایرانیان در تمدن اسلامى اندلس آنچه سی.ان.ان پنهان کرد حمایت صهیونیسم مسیحی آمریکا از تجاوز اسرائیل بحران مالی و بانکی در امارات


http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=7135